معنی عمله، کارگر، ایجاد کننده، از کار در امده, معنی عمله، کارگر، ایجاد کننده، از کار در امده, معنی ukgi، lاc;c، اd[اb ljjbi، اx lاc bc اkbi, معنی اصطلاح عمله، کارگر، ایجاد کننده، از کار در امده, معادل عمله، کارگر، ایجاد کننده، از کار در امده, عمله، کارگر، ایجاد کننده، از کار در امده چی میشه؟, عمله، کارگر، ایجاد کننده، از کار در امده یعنی چی؟, عمله، کارگر، ایجاد کننده، از کار در امده synonym, عمله، کارگر، ایجاد کننده، از کار در امده definition,